هميشه هم نميشه شاكي بود . امسال انصافاً حضور پليس، مخصوصاً توي جاده و راهها ، هم چشمگير بود و هم مؤثر. جاده فيروزكوه كه هميشه جولانگاه كساني بود كه فرهنگ و پولشون هميشه سرو ته بوده، اينبار به لطف حضور گسترده پليس ، آروم بود. همه به نظم، همه به خط و اينا به صفا و لطافت طبيعت اونجا افزوده بود. در يه موردِ ديگه هم كه خودم از اتوبان قم به سمت تهران بر ميگشتم، بخاطر رانندگي وحشيانه يك راننده اتوبوس كاشان به اولين الگانس پليس كه رسيدم، تذكري دادم و اونا هم بلافاصله و به سرعت ، اتوبوس رو در عرض ده دقيقه متوقف كردن و البته ، جريمه. بعداً هم از ما خواستن با حدود فاصله 10 دقيقه ديرتر حركت كنيم تا مبادا راننده اتوبوس ، مزاحمتي ايجاد كنه. (هميشه هم الگانس ها بد نيستن!)
يه مورد ديگه هم كار ارزنده وزارت راه و ترابري بود كه در دوبانده كردن جاده فيروزكوه ، سالهاست در تلاشن و ميشه گفت كم كم ، جاده مطمئني داره ميشه. از سمت تهران ، تقريباً تا گردنه گدوك هفتاد درصد ، جاده دو طرف، جدا شده و مزاحمتهاي ماشيناي سنگين اون مسير،دركندي ترافيك، كمتر شده.
۱۰ فروردین ۱۳۸۵
تشكر
۰۷ فروردین ۱۳۸۵
تبريك
با هر مناسبت ،سيلي از Email و SMS رو سرت ميريزه. به هر كدوشون كه نگاه ميكني توشون رنگي از احساس نيست.. تَهِ هر كدومشون ، برچسب ِ " وظيفه و از سَر واكردنه" . چرا؟ براي اينكه توي هيچ كدوم از اونا اسمي از تو نبردن. اگه Email هست كه ميبيني به يه لشگر آدم فرستاده شده و يا توي ارسالهاي حرفهايتر، پشتِ CC و BCC قايم شدن و تو فقط يه "Dear Friend" اي. همين.
بخاطر همين دست و دلت به جواب دادن نميره. اصلاً هيچ چيز به اندازه يه تلفن خشك و خالي و لمس صداي اونطرف ، بهت مزه نميده. يه جور انتقال حسّه.
تبريكهاي الكترونيكي بي دردسرترو كمهزينه ترن ولي بي بو و خاصيت. توي اين 2 سال اخير تنها، دو تا E-Tabrik خوشحالم كردن . يكيش يه كليپ بود كه سامي پارسال فرستاد و يكيش هم ايميل امسال محمد س.خ عزيز كه هر دوشون كاملاً شخصي بودن و نه گروهي.
من با تلفن از خجالت همه درميام. اگه تاخيري بوده ، به بزرگي خودتون ببخشين.
۲۴ اسفند ۱۳۸۴
درگذشت ياحقي و تجويدي
پارازيتهاي ماهواره
از ایشان به عنوان پدرعلم پارازیت ایران سوال شده ، آیا واقعاً جنابعالی مجری طرح پارازیت ماهوارهاي بودهايد؟
جواب : "نه اصلاً چنین چیزی به این صورت كه شما ميگوييد نبودهاست.ما به دلیل اینکه دانشگاهی هستیم ، پروژههاي مختلفی انجام ميدهيم. در نتیجه يك پروژه هم در زمینه پارازیت ماهواره انجام دادیم كه پروژه دانشجويی بود و داشت انجام میشد و منهم به نوعی مسئول این پروژه بودم. اما اینکه این پروژه يك طرح عظیم بوده باشد اصلاً اینگونه نبود."
سوال : آيا تحقیقی در اين مورد انجام دادهايد تا میزان مضرات پارازيت روي بدن انسان را مشخص كنيد؟ آیا اصلاً ضرری دارد؟
جواب :" ما يك پروژه دکترا داشتیم كه يك دانشجو در اين زمينه فارغالتحصيل شد و مطالعاتی روي تاثیر امواج مايكرويو بر بدن خصوصاً سر انسان انجام داد.
ضمن آنكه يك پروژه تحقیقاتی داشتيم و اين موضوع را بررسی كرديم.طبیعتاً يك استانداردی را اروپاييها ، آمريكاييها و روسها رعایت ميكنند.اگر مقدار انرژي كه توسط بدن جذب ميشود از يك حدي بيشترشود آسيب ميرساند و تحقيقات ما نشان داد اين امواج وقتي به بدن ميرسند بيشتر روي پوست اثر ميگذارد . يعني اصلاً جذب نميشود، چون پوست مهمترين مانع ورود اشعه به بدن است .پشت پوست هم يك لايه چربي وجود دارد .بنابراين امواجي كه به بدن ميرسد عمدتاً منعكس ميشود و برميگردد و به آن شكلي كه ضرررسان باشد جذب نميشود ، اما در نقاطي كه كه بدن مرطوب است در آن نقاط حساسيت وجود داردمثل چشم و زيربغل كه بدليل رطوبت عرق حساستر است.باز در اين خصوص هم چون رطوبت (آب) جذب كننده و تلف كنننده انرژي الكترو مغناطيس است انرژي در آن تلف ميشود و داخل بدن نميرود اما روي چشم تاثیرگذار است و اگر مستقيماً وارد چشم شود ، ميتواند آسيب برساند. با توجه به اين شرايط ، دستگاهي كه در اختيار بشر است و از آن استفاده ميكند مثل موبایل ، انرژی كه از آن بیرون ميآيد در حد يك تا دو وات است و همينكه از آنتن خارج ميشود به ميليوات کاهش پیدا ميكند و وقتی به مغز ميرسد عددي در حد ميكرووات میشود، البته ميكرووات براي مغز يا بدن بسيار زياد و خطرناك است اما درحد اينكه يك فرد از 2 تا 10 دقيقه از گوشي استفاده كند.تحقيقات نشان داده كه ميزان گرماي توليد شده براي ايجاد بيماري در اين مدت زمان، تاثيرگذار نيست اما اگر فردي در در معرض مداوم پرتو و تشعشع باشد و سطح انرژي جذب شده از حدي كه گرما توليد ميكند بيشتر شود ، ميتواند آسيب برساند.
امواج دو بخش دارند: يكي امواجی كه بدن را يونيزه ميكندد مثل ايكس ري كه وحشتناک و مضر است ، اشعه آلفا و گاما از اين دست است اما اشعه مايكرويو بدن را يونيزه نميكند و فقط ميزان حرارت تولید شده در آن ميتواند آسيب رسان باشد. در فرکانسهای بالاتر و طول موجهای میلیمتری ، اثر آن ببیشتر ميشود اما در طول موجهايي كه ما الان استفاده ميكنيم 10 سانتيمتر تا 1 متر خيلي اثر ندارد."
وي در ادامه از واگذاري تمامي سيمكارتهاي ثبتنامي درسال 85 به عنوان معجزه دولت نامبردهاست و آنرا منوط به همكاري شوراي اقتصاد و هماهنگي توليدكنندگان داخلي دانسته است.
۲۰ اسفند ۱۳۸۴
مرد مدرن فوتبال ایران
در جام جهانی 1990 وقتی که به اجبار، گزارشهای بی محتوا و خالی از حس بهروان و کوتی را گوش می دادی ، رنج ِشنیدن ِنظرات ِ کارشناس ِبرنامه هم بیشتر عذابت می داد.یکی از این کارشناسانی که به همراه گزارشگر و در دقایقی بین بازی ، به نظراتش اهمیت نمی دادیم و سخنان بی منطقش را با اکراه می شنیدیم، کسی نبود جز امیر حاج رضایی.
سالها گذشت و او برگشت. اما اینبار او کارشناس ِهمراه ِ بهروان نبود. امیر حاج رضایی ِفعلی، گامهای بلندی را طی کرده بود و اصولی را آموخته بود. او دیگر نه تنها درس فوتبال را در سطوح کلاسیک وحرفه ای می داند، بلکه سخنانش به ادبیات غنی هم مجهز شده است و همین رسایی ِ کلام وی ، دیدن برنامه نود را در زمان حضور او به عنوان کارشناس ، دلپذیرتر می کند. تلفیق ِ شیوایی بیان با تاکتیک و تکنیک فوتبال ، از پارامترهای موفقیت اوست.
به هر حال او هم با شناخت مخاطب خود ، خوب می داند که دور ماندن از زمان و بروز نبودن ، چه سرنوشتی را برایش رقم خواهد زد.
۱۳ اسفند ۱۳۸۴
زن
بعد از همون قضية چهارشنبه و راه ندادن خانوماي علاقمند به حضور در استاديوم ، عليآبادي ِ فعلي و مهرعليزادة سابق در پاسخ به سوال خبرنگار شبكة خبر در خصوص ارائة راه حل يا مجوزي براي حضور بانوان در ورزشگاهها، در پاسخي قابل حدس گفت: اينا(بانوان) همسران و دختران ما هستند(اينبارديگه خواهرانشون نبودن) و در جو نامناسب ورزشگاهها بايد كار فرهنگي شود . اما كسي از اين "زن مواظب" نپرسيد كه مقصر ِ بيفرهنگي ِ آقايوني كه به ورزشگاه ميان ، خانوما نيستن. كسي هم نگفت كه شما مسوول و قيم و وكيل تمام بانوان نيستيد كه خداي ناكرده حرف ركيكي به گوششون برسه، شما حالتون بد بشه.
كم نيست از اين دست اهانتهاي مستقيم و غير مستقيم به شخصيت زن.
در تبليغات محصولات بهداشتي تاپ ، در توهين ِ آشكار به شعور زن، از بشور و بساب ِ او به عنوان ِ مديريت هوشمند ياد ميشود و او خوشحالست كه مديريت ِبهداشت ِخانواده با اوست.
در روشنترين اهانت به شخصيت زن ، نام محصولات بهداشتي و پودرهاي رختشويي و مايع ظرفشويي به نام "بانو" ناميده ميشه و چون از نظر همگان ، اين كار وظيفة هميشگي يك خانومه ، اعتراضي نيست.
"حميد" : اين آخرين اثر هنريست كه با صداي كشدار و زير ِ يك خانوم ، براي تحقير شخصيت ِ زن ِ بدور از اجتماع ، تصوير كردهاند، چراكه اون فقط آشپزي ميكنه و اون "حميد" ِ لعنتي ، تموم خريدهاي خونه رو انجام ميده. زن،خونه نشينه.