۳۱ مرداد ۱۳۸۷

جهان در هفته اي كه گذشت


- تعطيلات تابستاني ايران خودرو اين فرصت را داد تا باباي ماني يك هفته ديگر هم به 3 هفته مرخصي زايمانش اضافه نمايد و همچنان در كنار خانواده فعال باشد و براي مدال نياوردن ورزشكاران المپيكي كشور دعا كند تا نتيجه دعاخواني و بدرقه كاروان المپيكي ايران توسطِ مسوولان ورزشي- فرهنگي - ضد ريش لنگري ِ كشور، كل يوم ضايع شود(كه تا اينجا هم شد).
- ماني يكماهه ، اين هفته اولين سفرش را به سرزمين مادري اش(مازندران) با درجه ريسك و حماقت بالاي والدينش انجام داد و با اينكه سفر بدون مشكلي بود ولي به هيچكس در اين شرايط توصيه نمي شود .


- به نظر مي رسد كه آدم در چنين دوراني به شدت علاقمند يادگيري فتوشاپ و Ulead Video Studio ميشود، همه چيز را دانلود مي كند، حتي اينترنت ، ولي در نهايت تمام عكسها و فيلمها در يك فولدر نامنظم باقي مي مانند و يك مرتبه آنقدر تعدادشان زياد ميشود كه كار به بك زمان نامعلوم كه هيچ وقت نخواهد رسيد موكول ميشود و حتي سوگندنامه backup هم كه از اول قراربود اجرا شود ، فراموش مي‌شود و اين دوره تسلسل تا ابد ادامه دارد، همچنانكه از ازل وجود داشته است.


۲۲ مرداد ۱۳۸۷

نظم زندگي اينجاست

تبديل به يك سرور واقعي شده ايم. سرويس دهي به كلاينت منظمي كه سر 3 ساعت ، آلارم مي زند .

كلاً زندگي به 8 قسمت 3 تايي تقسيم شده است كه بين هر 3 ساعت ، آرزوي هر كاري كه دوست داريم انجام دهيم ، به دلمان مي‌ماند و چه آرزويي بالاتر از اين كه علامات گنگ و نامفهوم يك موجود پيچيده را درست تشخيص دهيم و درست ديكد كنيم .

خلاصه اينكه هر حرفه اي كه داشته باشي و در هر مقامي كه باشي ، هنر بادگلو گرفتن ، تشخيص رنگ انواع ناگفتني ها ، تعويض پوشك ، همه و همه جزو اولويتهاي اول زندگيت خواهد شد . با اين جريان همراه شو و مقاومت نكن پسر...

اما تمام اينها با لذت ديدن يك لبخند از نوع كج و ساعتها نگاه كردن در خواب و بيداري اش قابل قياس نيست.