۱۵ تیر ۱۳۸۷

نان ، عشق ، مصطفوي 1974

داريوش مصطفوي كه از دوران كودكي عشق بيلاردو در سر مي‌پروراند وعهد كرده بود اگر روزي نتوانست براي هر تيمي بيلاردو را به خدمت بگيرد، حتماً از ژاك سانتيني استفاده خواهد كرد ، بالاخره با حمايت پدر(پدر مشهور ورزش ايران) قطبي را متقاعد به شاد كردن دل مردم كرد. قطبي 800 هزار دلاري كه برخورد سرد و عدم پذيرش ِ پدر(باز همان پدر مشهور ورزش ايران) درقضيه سرمربيگري تيم ملي بايد ذهن پاك او را روشن مي‌كرد و نكرد، بايد منتظر خنجرو دشنه بر پشت باشد.
اگر فصل گذشته ، قطبي از سوي سازمان براي بدست آوردن كوچترين نقطه ضعفي از قلب شيرش زير ذره بين بود اما اينبار هوادارانند كه قطبي را موشكافانه تر دنبال خواهند كرد . هواداراني كه كاملاً احساساتي با قولهاي نااميدانه‌ي قهرماني‌ ‌پرسپوليس توسط قطبي او را همراهي مي‌كردند، مطمئناً اينبار منطقي تر و از زاويه غيرقهرماني هم عملكرد فني و اخلاقي وي را وارسي خواهند كرد. افشين ِ محبوب بايد هم محبوب و هم مقبول بماند، او الان كه وسيله‌ي دست سازمان و متملق گويان ِ بالفطره‌اش مثل مصطفوي و آخوندي براي برنده شدن در جنگ قدرت و محبوبيت شده است، ريسك نابود شدن توسط همين افراد را كه از دوستي قديمي مثل كاشاني صرفنظر كردند، بايد بپذيرد و اينبار هيچ عذري از او پذيرفته نيست چرا كه او يكبار رنگ نامردي و دورويي را از اين جماعت ديده بود و بازگشتش يعني قبول مدارا يا جنگ با همه پليدهاي ورزش ايران.

هیچ نظری موجود نیست: