۲۵ خرداد ۱۳۸۷

لابی من با فرانس بکن باوئر


قبل از بازی آلمان – کرواسی مصاحبه ای با بکن باوئر پخش شد که به خاطرم آمد در پست قبلی ، یکی از مهمترین سوابق ورزشی ام فراموش شد.
در اسفند 83 (مارس 2005) برای ماموریت اداری وبه عنوان بازدید از نمایشگاه سبیت، همراه 3تن از همکاران عازم هانوفر شدیم. در یکی از بولتنهای روزانه نمایشگاه، خبرِ حضور فرانس بکن باوئر در غرفه O2 را دیدم و با وجود درد در ناحیه وجدان (در آنموقع ما تحت القائات رییس که در سفر هم همراهمان بود، تصوری ماورائی از این ماموریت داشتیم و به نظرمان کوتاهی در این بازدید ضررهای سنگینی را متوجه صنعت آی تی کشورمان و شاید صنعت خودرو می کرد) یکساعتی قبل از آمدن فرانس، سعی کردم جایی با دید مناسب ، هم برای عکس گرفتن و در صورت امکان و با عرض پوزش، گرفتن امضا ، انتخاب کنم . بعد از حضور فرانس و گوش ندادن به مصاحبه اش (فقط یک کلمه ی وردکاپ 2006 از آن دستگیرم شد)،گرفتن عکسهای رگباری و زوم بیوقفه شروع شد و من یک فروند RAM با ظرفیت 512 را واقعاً حرام یک مشت عکسهای تار و ناواضح کردم . اما شخصیت واقعی من که خودم هم تا آنروز حسش نکرده بودم در لحظه توزیع عکسهای بکن باوئر حلول کرد. در جاییکه در آخر مصاحبه ، فرانس عکسهای خودش را امضا میکرد و مردم به ترتیب روی جایگاه می رفتند و یک عکس برمی داشتند. تمام مدت تا رسیدنم به جلوی تریبون ، به سختی تمام گرامر زبان را دوره میکردم تا شاید نمیرم وجمله ی ناقصی را در قبال احساس نداشته ای به وی، بتوانم به زبان بیاورم ، اما به یکبار و با دیدن 2-3 عکس باقیمانده ، تمام فرهنگ و حماسه ملتم را در جلوی چشمانم دیدم وفارغ از هرگونه دستورزبان وگرامری، با فشار و زور آرنج در پهلوی دیگران، خودم را به تریبون رساندم و آخرین عکس را قهرمانانه ، قاپ زدم و پایین دویدم، شاید فکر میکردم کسی ممکن است الان آن را از دستم دربیاورد.
به هر حال الان می توانم مدعی باشم که با بکن باوئر لابی داشته ام.
عکس بالاهمان عکس کذایی است.

هیچ نظری موجود نیست: