۲۷ بهمن ۱۳۸۰

در دوراني كه سنت اگزوپري نويسنده به عنوان خلبان هواپيماي پستي در
صحرا خدمت ميكرد ، يكبارهمراه دوستانش در فرودگاه جمع شدند،چون يكي
از كارگران مراكشي مي خواست به شهر زادگاهش برگردد. توانستند هزار
فرانك برايش جمع كنند. يكي از خلبانها كارگر را تا كازابلانكا رساند و پس
از بازگشت ، ماجرا را چنين تعريف كرد:"همين كه رسيديم،شام را در بهترين
رستوران صرف كرديم،انعامهاي سخاوتمندانه اي پرداخت و پول نوشيدني همه
را همه را داد. با پولي كه مانده بود، براي كودكان روستايش اسباب بازي خريد.
اين مرد هيچ شم اقتصادي ندارد."
سنت اگزوپري پاسخ داد: برعكس،او خوب ميدانست بهترين سرمايه هاي جهان
انسانها هستند.با اينگونه خرج كردن ،توانست دوباره احترام هموطنانش را به
دست آورد كه بعدها به او كار ميدادند.سرانجام فقط يك برنده ميتواند چنين بخشنده
باشد.

هیچ نظری موجود نیست: