سالار اين چه كاري بود كه تو ديروز با ما كردي.ها؟
مگه من تازه شب پيشش از تو تعريف نكرده بودم ، دفاع نكرده بودم؟ اونقدري كه من هواي تو رو داشتم و ازت دفاع كردم،كيومرث هاشمي در حق علي آبادي نكرده بود. من رو سكه يه پول كردي . من جلوي خونواده همسرم ، آبروت رو خريدم ، براي هر چي كه همسر در مورد تو گفت ، دليل آوردم ، "عقبه"ات رو مطرح كردم، گفتم تو اين چند سال "كل يوم" در كنار ما بودي، درسته اين چند هفتهاي ، بد قلقي كردي ولي اين براي همه پيش مياد ، حالا تو يه خورده ضعيفتري، اشكال نداره. يعني اون لگدي كه تو خوردي و شخصيتت جلوي بابا خورد شد ، حالت رو جا آورد؟ اينجوريه ؟ حتماً بايد تحقير ميشدي!
پدر من خب قبلش ميگفتي شمال بيا نيستي ، ما يه فكري مي كرديم ، گرچه ما هم داشتيم ميرفتيم شهروند ، خريد كنيم كه سر از قائمشهر در آورديم .حالا دليل نميشه تو كم كاري كني .نه، كم كاري بي انصافيه ، تو ما رو تا اول تهرون رسوندي و بعد حالت بد شد ، نميدونم لخته بود يا هر چيز ديگه ، رد شد ديگه. بخير گذشت. ولي ديگه خداييش من نميتونم برات كاري كنم ، با اينكه سالاري ولي پروندهات اومده رو ديگه . 2.5 بخرنت من شرمندهات ميشم با اون سابقه رفاقت.
به قول پدرهمسر ، يه دفعه ممكنه شب تو تونل خاموش كني ، اون ديگه خيلي خطرناكه سالار.
۰۱ بهمن ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر