بايزيد بسطامي
روشن تر ازخاموشي،
چراغي نديده ام.
و سخني ، به ازبي سخني
نشنيدم
ساكن سراي سكوت شدم
و صدره صابري درپوشيدم.
مرغي گشتم
چشم او از يگانگي
پر او از هميشگي
در هواي بي چگونگي مي پريدم
كاسه اي بياشاميدم كه هرگز تا ابد
ازتشنگي او
سيراب نشدم.
۰۱ بهمن ۱۳۸۰
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر